سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چون خواستید از دانش بهره ببرید، بدان عمل کنید و در معانی آن بسیار بیندیشید، تا دلها آن را در برگیرد . [امام علی علیه السلام]
 
پنج شنبه 86 اردیبهشت 27 , ساعت 12:36 عصر

 

حفصه دختر عمر بن خطاب بود که رسول خدا(ص)در ماه شعبان سال دوم هجرت او را به عقد خویش در آورد و سبب آن نیز این شد که هفت ماه پیش از این ازدواج، حفصه شوهر خود خنیس بن حذافة را در مدینه از دست داد و خنیس از دنیا رفت، براى عمر که هنوز وضع مرتب و سر و سامانى در مدینه نداشت و از طرفى خود را از شخصیتهاى بزرگ قریش مى‏دانست نگهدارى بیوه خنیس کار دشوارى بود و از این رو به ابو بکر و عثمان که از مهاجرین بودند و وضع بهترى داشتند پیشنهاد کرد تا حفصه را به همسرى خویش در آورند ولى آن دو زیر بار نرفته و این پیشنهاد را نپذیرفتند، عمر که با رد این پیشنهاد از طرف ابو بکر و عثمان بیشتر ناراحت و آزرده خاطر شد به عنوان شکایت از آن دو و شاید به منظور عنوان کردن اصل ماجرا وپیشنهاد ضمنى ازدواج حفصه با رسول خدا، شرح حال خود و گرفتاریهایش را نزد پیغمبر اسلام مطرح کرد و رسول خدا(ص)که منظور او را به خوبى درک کرده بود - با اینکه قلبا علاقه‏اى به حفصه نداشت - تمایل خود را به ازدواج با حفصه اظهار کرد و بدین ترتیب عمر را خوشحال و خورسند از پیش خود بازگرداند و این ازدواج صورت گرفت و از همان آغاز معلوم بود که پیغمبر اسلام به خاطر دلجویى از عمر و تحکیم ارتباط با او و قوم و قبیله‏اش این کار را انجام داد و گرنه خود عمر نیز مى‏دانست که پیغمبر علاقه‏اى به حفصه ندارد و در ماجرایى که منجر به طلاق او از طرف رسول خدا(ص)گردید و دوباره به خاطر عمر رجوع کرد عمر به دخترش حفصه گفت: دخترم!تو به عایشه نگاه نکن و رسول خدا(ص)را میازار که به خدا من مى‏دانم پیغمبر تو را دوست ندارد و اگر به خاطر من نبود رجوع نمى‏کرد. (1)

منبع:

http://www.hawzah.net/Per/E/do.asp?a=ECCCCBP.htm


پنج شنبه 86 اردیبهشت 27 , ساعت 12:36 عصر

 

در خلال مطالب گذشته گفتیم قریش هر ساله کاروانى تجارتى به شام مى‏فرستاد و اموال تجارتى خود را از قبیل پوست، کشمش، نقره و غیره بدانجا مى‏بردند و در مقابل خوار و بار، مواد غذایى، پارچه و غیره خریدارى کرده و به حجاز مى‏آوردند و چنانکه در قرآن کریم نیز (1) بدان اشاره شده آنها دو مسافرت تجارتى در سال داشتند یکى در تابستان و یکى در زمستان، در تابستان که هوا گرم بود به سوى شام و در زمستان به یمن مى‏رفتند چنانکه قبلا نیز اشاره شد.

وضع آب و هوا و مساعد نبودن سرزمین حجاز براى کشت و زرع این مسافرتها را براى آنان به صورت اجبارى در آورده بود و آنان براى امرار معاش و ادامه زندگى ناچار به مسافرت و تجارت بودند. پس از جنگ بدر و شکست قریش، مسافرت به شام و حرکت دادن کاروان بدان سو با خطر برخورد با مسلمانان که در نواحى یثرب سکونت داشتند، مواجه شد بخصوص که قبایل اطراف نیز با پیغمبر اسلام پیمان بسته بودند و قریش نیز که ناچار به ادامه مسافرت به شام و تجارت بودند به پیشنهاد اسود بن مطلب راه کاروان را از ساحل دریا به راهى که به سوى عراق مى‏رفت تغییر دادند و دلیلى هم که اسود بن مطلب براى پیشنهاد خود آورد این بود که گفت: راه عراق کوهستانى است و بیابانهاى وسیعى دارد و مسلمانان بدان بیابانها وارد نخواهند شد.

بدین ترتیب کاروان قریش که ابو سفیان نیز در میان آنها بود با کالایى که قیمت آن به‏صد هزار درهم مى‏رسید به سوى شام حرکت کرد، و خبر آن به گوش مسلمانان رسید و رسول خدا(ص)زید بن حارثه را با صد سوار مامور کرد سر راه آنها بروند و آنها نیز تا جایى به نام‏«قردة‏»پیش رفتند و در آنجا به کاروان مزبور برخوردند و بر آنها حمله برده و شتران و اموال ایشان را گرفته به مدینه آوردند و ابو سفیان و افراد دیگرى نیز که همراه کاروان بودند ناچار به فرار شده به مکه بازگشتند و بدین ترتیب بزرگترین غنیمت نصیب مسلمانان گردید.

این حادثه با توجه به شکست قبلى قریش در جنگ بدر و عزادار شدن آنها در مرگ کشتگان و بزرگان خویش، آنان را در انتقام گرفتن از مسلمانان و ایجاد امنیت در راه تجارتى خود مصممتر ساخت و مقدمات یک جنگ خونین دیگر و حمله به مدینه را فراهم نمود.

قریش تنها راه نجات خود را از این محاصره اقتصادى و جبران شکستهاى گذشته در آن دیدند که تمام قواى خود را در یک جا متمرکز ساخته و هر چه را در اختیار و امکان دارند به کار برده و ضربه محکمى به مسلمانان و پیروان پیغمبر اسلام بزنند.

منبع:

http://www.hawzah.net/Per/E/do.asp?a=ECCCCBO.htm


<   <<   26   27   28   29   30   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ