دوره نگارش قرآن پس از رحلت را از اهتمام شخصیتى چون على بن ابىطالب (ع) بدین کار، آغاز مىکنیم. على (ع) که بزرگترین شخصیت پس از پیامبر اکرم (ص) و در همه صحنهها پیشتاز و پیشگام بود و از آغاز نزول وحى سایه به سایه در خدمت پیامبر (ص) کتابت وحى را نیز به طور مداوم بر عهده داشت، در واپسین روزهاى حیات پربرکت رسول گرامى اسلام، از جانب آن حضرت مأمور به جمعآورى قرآن گردید.
ابن مسعود، که خود صحابى بزرگ پیامبر بود، گفت: «احدى را چون على بن ابىطالب (ع) آشناتر به قراءت قرآن ندیدم» . (1)
ابوبکر حضرمى از امام صادق (ع) روایت کرده است که پیامبر به على (ع) فرمود:
یا علی، القرآن خلف فراشی فی المصحف والقراطیس، فخذوه واجمعوه ولاتضیعوه کما ضیعت الیهود التوراة؛
اى على! این قرآن در کنار بستر من، میان صحیفهها و حریر و کاغذها قرار دارد، قرآن را جمع کنید و آن را آنگونه که یهودیان، تورات خود را از بین بردند، ضایع نکنید (2) .
و اینگونه بود که على بن ابىطالب پس از رحلت پیامبر (ص) مهمترین وظیفه خویش را جمعآورى قرآن قرار داد.
پس از رحلت پیغمبر اکرم، على (ع) که به نص قطعى و تصدیق پیامبر اکرم (ص) از همه مردم به قرآن مجید آشناتر بود، در خانه خود به انزوا پرداخته، قرآن مجید را به ترتیب نزول در یک مصحف جمع فرمود و هنوز ششماه از رحلت نگذشته بود که فراغت یافت و مصحفى را که نوشته بود به شترى بار کرده نزد مردم آورد و به آنان نشان داد (3) .
از ابن عباس در ذیل آیه لاتحرک به لسانک لتعجل به إن علینا جمعه وقرآنه نقلشده که على بن ابى طالب پس از مرگ پیامبر (ص) قرآن را به مدت ششماه جمعآورى نمود (4) .
ابن سیرین گفته است:
على فرمود: «وقتى پیامبر رحلت کرد، سوگند خوردم که ردایم را جز براى نماز جمعه بر دوش نگیرم تا آن که قرآن را جمع نمایم» . (5)
در خبرهاى ابورافع آمده است که: على به خاطر توصیه پیامبر در زمینه جمعآورى قرآن، قرآن را در جامهاى پیچید و به منزل خویش برد. پس از آن که پیامبر رحلت نمود، در خانه نشست و قرآن را، همان گونه که خدا نازل کرده بود، تألیف نمود. على به این کار، آگاه بود (6) .
محمد بن سیرین از عکرمه نقل کرده است که: پس از بیعت مردم با ابوبکر، علىبن ابى طالب در خانه نشست. به ابوبکر گزارش دادند که او از بیعت با تو کراهت دارد؛ ابوبکر آن حضرت را خواست و به او گفت: از بیعت با من سر باز زدى؟ على (ع) فرمود: «نه به خدا سوگند، دیدم در کتاب خدا چیزهایى افزوده مىشود. پس با خود گفتم که جز براى نماز ردا بر دوش نگیرم، تا آن که قرآن را جمع نمایم.» ابوبکر گفت: چه کار شایستهاى!
محمد بن سیرین مىگوید: از عکرمه پرسیدم آیا دیگران قرآن را به ترتیب نزول تألیف نمودند؟ وى پاسخ داد: «اگر جن و انس جمع گردند تا تألیفى مانند تألیف على ابن ابى طالب داشته باشند، توانایى آن را نخواهند داشت» . (7)
ویژگىهاى مصحف على (ع)
مصحفى را که على بن ابىطالب (ع) جمعآورى نمود، نسبت به دیگر مصاحفى که قبلا وجود داشت و یا بعدا به وجود آمد از امتیازات فراوانى برخوردار بود. برخى از آنها بدین قرار است :
.1 ترتیب سورهها به همان ترتیب نزول، تنظیم گشته بود. سیوطى در الاتقان ضمن بیان این مطلب مىگوید: «اولین سوره، اقرأ، سپس مدثر، سپس نون، بعد از آن مزمل و به همین ترتیب، تبت، تکویر و... تنظیم شده بودند.»
شیخ مفید نیز در مسایل سرویه، تألیف قرآن على بن ابىطالب را به همان ترتیب نزول مىداند که سوره مکى بر مدنى و آیه منسوخ بر ناسخ مقدم بوده و هرچیز در جاى خویش قرار داده شده است (8) .
.2 قراءت مصحف على بن ابى طالب دقیقا مطابق با قراءت پیامبر (ص) بوده است.
.3 این مصحف مشتمل بر اسباب نزول آیات، مکان نزول آیات و نیز اشخاصى که در شأن آنها آیات نازل گشتهاند، بوده است.
.4 جوانب کلى آیات به گونهاى که آیه، محدود و مختص به زمان یا مکان یا شخص خاصى نگردد، در این مصحف روشن شده است (9) .
سرنوشت مصحف على بن ابى طالب (ع)
در روایات شیعه آمده است:
على بن ابىطالب (ع) پس از جمعآورى قرآن، آن را نزد مردم که در مسجد جمع بودند آورد و پس از آن که قرآن را در میان آنان قرار داد، چنین فرمود: پیامبر فرمود: من در میان شما چیزى را به جاى مىگذارم که اگر به آن تمسک نمایید هرگز گمراه نگردید؛ کتاب خدا و عترت (اهل بیت) من. آنگاه على (ع) خطاب به آنان گفت: «این کتاب است و من هم عترتم .» در این هنگام شخصى برخاست و گفت: اگر نزد تو قرآنى است، پیش ما نیز قرآنى همانند اوست . ما را نیازى به کتاب و عترت نیست. آن حضرت پس از آن که حجت را بر آنان تمام کرد کتاب را برداشت و برگشت (10) .
در مورد سرنوشت این مصحف، بعضى بر این عقیدهاند که به عنوان میراثى نزد امامان است و از امامى به امام دیگر مىرسد.
در روایتى طلحه از على (ع) در مورد مصحفش و این که پس از خود به چه کسى آن را واگذار مىکند، سؤال مىنماید. على (ع) مىگوید: مصحف خود را به همان کسى که پیامبر به من دستور داده مىدهم، به فرزندم حسن که پس از من وصى من و از همه به من اولى است. فرزندم حسن مصحف را به فرزند دیگرم حسین مىدهد و پس از او در دست فرزندان حسین (ع) یکى پس از دیگرى قرار خواهد گرفت... (11) .
و اما قرآنها یا نسخههایى از قرآن که منسوب به على بن ابى طالب (ع) است و در بعضى از موزهها و کتابخانهها موجود است، به عقیده برخى از محققان نمىتوانند از نظر تاریخى و شواهد و قراین، متعلق به آن حضرت باشند (12) .
منبع:
http://www.hawzah.net/Per/E/do.asp?a=EACI3.htm
على علیه السلام دو روز زنده بود و در شب جمعه نخستین روز از دهه آخر ماه رمضان (شب بیست و یکم سال 40 هجرى) در سن 63 سالگى بدرود حیات گفت. پسر گرامیش امام حسن علیه السلام او را با دستخود غسل داد و بر او نماز خواند در نماز هفت تکبیر گفت و سپس فرمود: «اما انها لا تکبر على احد بعده». یعنى: بدانید که پس از على علیه السلام بر جنازه هیچکس هفت تکبیر گفته نمىشود. على علیه السلام در کوفه در جایى بنام «غرى» (نجف اشرف فعلى) دفن شد. دوران خلافتش چهار سال و ده ماه بود. (1)
منبع:
http://www.hawzah.net/Per/E/do.asp?a=EACHFC.htm
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
احادیث امام سجاد (ع)
احادیث امام حسین (ع)
احادیث امام حسن (ع)
احادیث حضرت زهرا (س)
احادیث حضرت رسول (ص)
زندگینامه 14 معصوم
حضرت فاطمه(س)
امام باقر(ع)
احادیث امام محمد باقر (ع)
احادیث امام جعفر صادق (ع)
مقام قرآن(دین شناسی)
احادیث امام موسی کاظم (ع)
احادیث امام رضا (ع)
احادیث امام جواد (ع)
[همه عناوین(1518)][عناوین آرشیوشده]