سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دوستی احمقان، چون سرابْ ناپدید می شود و چون مِه می پراکَنَد . [امام علی علیه السلام]
 
شنبه 86 اردیبهشت 29 , ساعت 10:27 صبح

 

قبایل اطراف مدینه که هنوز مسلمان نشده بودند و منتظر بودند تا ضربه‏اى به مسلمانان بزنند پس از جنگ احد به فکر حمله به مدینه و جنگ با مسلمانان افتاده و در صدد تهیه لشکر و آماده کردن ابزار جنگى افتادند.پیغمبر اسلام نیز که پس از تحمل سالها سختى و مرارت تازه توانسته بود بنیاد اسلام را پى‏ریزى کند و اجتماعى از مسلمانان تشکیل دهد کاملا مراقب بود تا با دشمنان اسلام مقابله نماید و از به هم زدن اسلام و تشکیلات نوبنیاد آن به وسیله دشمنان جلوگیرى به عمل آورد و در همین احوال که حدود یکى دو ماه طول کشید به آن حضرت اطلاع رسید دو تن از بزرگان قبیله بنى اسد به نامهاى طلیحه و سلمه در صدد غارت مدینه و جنگ با مسلمانان هستند و بدین منظور افراد تهیه مى‏کنند.

أبو سلمه ـ عمو زاده رسول خدا (ص) که برخى چون ابن هشام او را برادر رضاعى آن حضرت نیز دانسته‏اند ـ از مهاجرین مکه و مسلمانان صدر اسلام بود و در جنگ احد زخم گرانى برداشته بود و با معالجاتى که مى‏کرد تا حدودى التیام یافته بود، در این وقت که خبر قبیله بنى اسد به رسول خدا (ص) رسید حضرت او را مأمور کرد تا با یکصد و پنجاه سوار به منظور مقابله با آنها حرکت کند و بدو دستور داد شبها راه بروند و روزها مخفى شوند تا ناگهان بر سر دشمن بتازند.

ابو سلمه چنان کرد و سحرگاهى بود که به قبیله مزبور رسیده و در کنار آبى به نام «قطن» بر سر آنها تاختند، بنى أسد که از ماجرا مطلع شدند چون تاب مقاومت در خودندیدند فرار کردند.ابو سلمه دستور داد مسلمانان آنها را تعقیب کرده و غنیمت زیادى از آنان به دست آمد که خمس آن را جدا کرده و بقیه را تقسیم کردند و پیروز و فاتح به مدینه بازگشتند .و در این سریه یک تن از مسلمانان به نام مسعود بن عروه به قتل رسید و شهید شد و خود أبو سلمه نیز به واسطه همان زخمى که در جنگ احد برداشته بود و در این سفر سرباز کرد پس از مراجعت به مدینه از دنیا رفت و همسرش ام سلمه پس از چند ماه به عقد رسول خدا (ص) در آمد به شرحى که خواهد آمد.

منبع:

http://www.hawzah.net/Per/E/do.asp?a=ECCCCCC.htm


شنبه 86 اردیبهشت 29 , ساعت 10:26 صبح

 

و از حوادث سال سوم هجرى ولادت سبط اکبر رسول خدا(ص)حضرت امام حسن مجتبى است که به گفته مشهور در شب نیمه ماه مبارک رمضان در مدینه به دنیا آمد و خداى تعالى از دختر پیغمبر(ص)حضرت فاطمه زهرا(س)پسرى به على(ع)عنایت فرمود که نامش را حسن گذاردند و طبق روایت کلینى(ره)و مفید و دیگران چون روز هفتم ولادت این نوزاد گرامى رسید جبرئیل امین براى تهنیت و تبریک به رسول خدا نازل شد و دستور داد سر نوزاد را بتراشند و براى او گوسفندى عقیقه کنند.

منبع:

http://www.hawzah.net/Per/E/do.asp?a=ECCCCCD.htm


<   <<   21   22   23   24   25   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ