سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در کتاب نخستین نوشته شده است : ای پسر آدم! رایگان یاد ده؛ همان گونه که رایگان یاد گرفتی . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
شنبه 86 خرداد 5 , ساعت 11:52 صبح

 

«ابن هشام» مى‏نویسد: پس از رفتن رسول خدا، على بن ابیطالب سه شبانه روز در مکه باقى ماند، و امانتهائى را که پیغمبر (ص) باو سپرده بود، به صاحبانش برگردانید و آنگاه، روانه مدینه شد. (1)

«یعقوبى» مى‏نویسد: فاطمه علیها السلام دختر رسول خدا، را على بن ابیطالب از مکه به مدینه آورد، و پس از دو ماه اقامت در مدینه با وى ازدواج کرد. (2)

افراد دیگر هم در مکه خانه و زندگى خود را رها مى‏کردند، و دسته دسته و بصورت خانوادگى به مدینه هجرت مى‏کردند، و به قول «ابن اسحاق» هر کس از مسلمانان هم در مکه باقى مانده بود، به بند و زندان دشمنان در آمد. (3)

دیگران هم نوشته‏اند: على علیه السلام سه فاطمه را از مکه به طرف مدینه حرکت داد: فاطمه زهراء دختر پیامبر (ص) فاطمه بنت اسد، مادر امیرالمؤمنین و فاطمه دختر «زبیر بن عبدالمطلب» که اتفاقا دشمنان هم که با صد شتر براى ردیابى و دستگیرى پیغمبر (ص) همه راههاى خروجى و اطراف مکه را جستجو مى‏کردند (4) با على علیه السلام و همراهان او برخورد نمودند و مانع حرکت و هجرت آنان شدند، براى آنان شرائط سخت و هولناکى به وجود آمد و فاطمه‏ها مرعوب و ناراحت شدند، اما عنایت خداوندى و شجاعت و کیاست على علیه السلام آنان را از تعرض دشمنان مصون داشت، و سرانجام فاطمه زهرا و سایر بانوان به سلامت به مدینه رسیدند و در خانه «ابو ایوب انصارى» به رسول خدا ملحق شدند. (5)

بدین ترتیب، فاطمه‏ایکه حدود 10 سال داشت، به عنوان یک عنصر مقاوم و معصوم، و یک الگوى رفتارى سرفراز، هجرت خویش را از مکه به مدینه، با نهایت مقاومت و سربلندى به انجام رسانید، تا در سنگرهاى جدید رسالت، مبارزه و مسئولیت الهى خویش را ادامه دهد.

منبع:

http://www.hawzah.net/Per/E/do.asp?a=EABEB2.htm


شنبه 86 خرداد 5 , ساعت 11:52 صبح

 

حاکم در مستدرک به سند خود از ابو ثعلبه خشنى نقل کرده است که گفت: «عادت رسول خدا (ص) بر این بود که چون از جنگ یا سفرى بازمى‏گشت‏به مسجد مى‏رفت و دو رکعت نماز مى‏گزارد، آنگاه به فاطمه درود مى‏فرستاد و سپس پیش همسرانش مى‏رفت. » همچنین وى به سند خود از ابن عمران نقل کرده است که گفت: «پیامبر (ص) چون قصد مسافرت داشت، آخرین کسى را که وداع مى‏گفت فاطمه بود و چون از سفرى بازمى‏گشت نخستین کسى را که مى‏دید فاطمه بود.»

ابن شهر آشوب در مناقب با چند سند از عایشه نقل کرده است که گفت: «على (ع) از پیامبر-که میان او و فاطمه که در بستر خوابیده بودند، نشسته بود-پرسید: کدام یک از ما پیش تو محبوب‏تریم من یا او (فاطمه) ؟ پیامبر فرمود: او نزد من محبوب‏تر است و تو عزیزترى.»

در پاسخ به این پرسش، نمى‏توان جوابى بهتر از این یافت. فاطمه را از روى مهربانى و شفقت محبوب مى‏داند و على را به خاطر بزرگى در فضل و جایگاهش عزیز مى‏شمارد.

منبع:

http://www.hawzah.net/Per/E/do.asp?a=EABD2.htm


<   <<   11   12      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ