سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه در خردسالی بپرسد، در بزرگسالی پاسخ دهد [امام علی علیه السلام]
 
دوشنبه 86 خرداد 14 , ساعت 4:24 عصر

 

ابو جعفر محمد بن على بن حسین بن على بن ابى طالب (ع) پنجمین امام از اهل بیت طاهرین صلوات الله علیهم

تولد، وفات، طول عمر و مدفن آن حضرت (ع)

امام محمد باقر (ع) در روز جمعه یا دوشنبه یا سه شنبه غره ماه رجب یا سوم ماه صفر سال 57 هجرى یا به روایتى دیگر سال 56 هجرى، در مدینه به دنیا آمد و در روز دوشنبه هفتم ذى حجه یا ربیع الاول و یا ربیع الاخر سال 114 هجرى، در همان شهر بدرود حیات گفت.بنابراین، آن حضرت 57 سال در این جهان زیست.از این مدت چهار سال با جدش امام حسین (ع) و پس از وى 35 سال با پدرش زندگى کرد و هیجده سال بقیه عمرش را به تنهایى به سر برد.بنابر روایتى که در کافى از قول امام صادق (ع) نقل شده است، وى 19 سال و دو ماه بیش از پدرش زیسته است و در همین دوران، امامت شیعیان را عهده‏دار بوده است.امام باقر (ع) در مدت امامت خود چند صباحى از خلافت ولید بن عبد الملک و نیز خلافت سلیمان بن عبد الملک و عمر بن عبد العزیز و یزید بن عبد الملک را درک کرد و سرانجام در روزگار خلافت هشام بن عبد الملک وفات یافت.در کتاب اعلام الورى نیز همین قول آمده که با آنچه بعدا خواهیم گفت، صحیح مى‏نماید.ابن شهر آشوب در مناقب نوشته است:

آن حضرت در سال 114 هجرى، در سن 57 سالگى زندگى را به درود گفته که از این مدت سه یا چهار سال را در جوار جد بزرگوارش امام حسین (ع) و 34 سال و ده ماه یا 39 سال با پدرش و 19 یا مطابق قول دیگر 18 سال پس از پدرش زیسته است که همین مدت دوره امامت آن حضرت محسوب مى‏شود.امام باقر (ع) در طول سالهایى که امامت شیعیان را عهده‏دار بود، دوران خلافت ولید بن یزید و سلیمان و عمر بن عبد العزیز و یزید بن عبد الملک و برادرش، هشام، و ولید بن یزید و برادرش.ابراهیم، را درک کرد و در اوایل خلافت ابراهیم، رحلت یافت.ابو جعفر بن بابویه گوید که ابراهیم بن ولید بن یزید، امام باقر (ع) را مسموم ساخت.در دو نسخه‏اى که از این کتاب در دسترس بود همین مطلب به چشم مى‏خورد.ولى در این گفته از جانب ابن شهر آشوب یا نساخ و یا هر دو سهوى رخ داده که از دید آگاهان پوشیده نیست.چون در میان خلفاى یاد شده تنها یک تن به نام ولید بن یزید وجود داشته و این همان کسى است که نامش در آخر عبارت ذکر شده.و نام درست کسى که در آغاز روایت به او اشاره شده ولید بن عبد الملک است که ولید بن یزید الخ نام، درست آن ولید بن یزید بن عبد الملک و یزید بن ولید بن عبد الملک و ابراهیم و برادرش مى‏باشد.علاوه بر این هشام در سال 125 هجرى، وفات یافت و پس از او ابراهیم به خلافت رسید که او هم در سال 127 هجرى، کشته شد و اگر امام باقر (ع) در سال 114 هجرى، وفات یافته باشد، چنان که ابن شهر آشوب نیز همین سخن را مى‏گوید، مى‏توان به آسانى پى برد که وفات آن حضرت در زمان خلافت هشام روى داده است نه ابراهیم .

در کتاب کشف الغمة آمده است: محمد بن عمرو مى‏گوید، بنابر روایتى که در دست ما است آن حضرت در سال 117 هجرى، وفات یافت و دیگران تاریخ رحلت آن حضرت را در سال 118 هجرى، ذکر کرده‏اند.

امام باقر (ع) در قبرستان بقیع و در کنار آرامگاه على بن حسین، پدرش، و حسن بن على عموى بزرگوارش، به خاک سپرده شده است.

منبع:

http://www.hawzah.net/Per/E/do.asp?a=EAGF.htm


دوشنبه 86 خرداد 14 , ساعت 4:24 عصر

 

در دوران امامت‏حضرت باقر-علیه السلام-فرقه‏هاى مذهبى و گروههاى سیاسى و مذهبى متعددى مانند: معتزله، خوارج و مرجئه فعالیت داشتند و امام باقر-علیه السلام-همچون سدى استوار در برابر نفوذ عقائد باطل آنان ایستادگى مى‏نمود و طى مناظراتى که با سران این گروهها داشت، پایگاههاى فکرى و عقیدتى آنان را درهم مى‏کوبید و بى‏پایگى عقائدشان را با دلائل روشن ثابت مى‏کرد. در اینجا به عنوان نمونه گفتگوى آن حضرت را با «نافع بن ازرق‏» ، یکى از سران خوارج، از نظر خوانندگان محترم مى‏گذرانیم:

روزى «نافع‏» به حضور امام رسید و مسائلى از حرام و حلال پرسید. امام به سؤالات وى پاسخ داد و ضمن گفتگو فرمود:

به این مارقین (از دین خارج شدگان) بگو: چرا جدایى از امیر مؤمنان-علیه السلام-را حلال شمردید، در صورتى که قبلا خون خویش را در کنار او و در راه اطاعت از او نثار مى‏کردید و یارى او را موجب نزدیکى به خدا مى‏دانستید؟ !

امام افزود: آنان خواهند گفت که او در دین خدا حکم قرار داد. به آنان بگو: خداوند در شریعت پیامبر خود در دو مورد دو نفر را حکم قرار داده است;یکى در مورد اختلاف میان زن و شوهر است که مى‏فرماید:

«و اگر از جدایى و شکاف میان آنها بیم داشته باشید، داورى از خانواده شوهر و داورى از خانواده زن انتخاب کنید (تا به کار آنان رسیدگى کنند) اگر این دو داور تصمیم به اصلاح داشته باشند، خداوند کمک به توافق آنها مى‏کند (زیرا) خداونددانا و آگاه است‏» (1) .

دیگرى داورى «سعد بن معاذ» است که پیامبر اسلام او را میان خود و قبیله یهودى «بنى قریظه‏» حکم قرار داد، و او هم طبق حکم خدا نظر داد. آنگاه امام افزود: آیا نمى‏دانید که امیر مؤمنان حکمیت را به این شرط پذیرفت که دو داور بر اساس حکم قرآن داورى کنند و از حدود قرآن تجاوز نکنند و شرط کرد که اگر بر خلاف قرآن راى بدهند، مردود خواهد بود؟ وقتى که به امیر مؤمنان گفتند: داورى که خود تعیین کردى بر ضرر تو نظر داد، فرمود: من او را داور قرار ندادم، بلکه کتاب خدا را داور قرار دادم. پس چگونه مارقین حکمیت قرآن و مردود بودن خلاف قرآن را گمراهى مى‏شمارند، اما بدعت و بهتان خود را گمراهى به حساب نمى‏آورند؟ !

«نافع بن ازرق‏» با شنیدن این بیانات گفت: به خدا سوگند این سخنان را نه شنیده بودم و نه به ذهنم خطور کرده بود، حق همین است ان شاء الله! (2)

منبع:

http://www.hawzah.net/Per/E/do.asp?a=EAGE3.htm


<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ