سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و در گفتار دیگرى که از این مقوله است فرمود : ] از مردمان کسى است که کار زشت را ناپسند مى‏شمارد و به دست و زبان و دل خود آن را خوش نمى‏دارد ، چنین کسى خصلتهاى نیک را به کمال رسانیده ، و از آنان کسى است که به زبان و دل خود انکار کند و دست به کار نبرد ، چنین کسى دو خصلت از خصلتهاى نیک را گرفته و خصلتى را تباه ساخته ، و از آنان کسى است که منکر را به دل زشت مى‏دارد و به دست و زبان خود بر آن انکار نیارد ، چنین کس دو خصلت را که شریف‏تر است ضایع ساخته و به یک خصلت پرداخته ، و از آنان کسى است که منکر را باز ندارد به دست و دل و زبان ، چنین کس مرده‏اى است میان زندگان ، و همه کارهاى نیک و جهاد در راه خدا برابر امر به معروف و نهى از منکر ، چون دمیدنى است به دریاى پر موج پهناور . و همانا امر به معروف و نهى از منکر نه اجلى را نزدیک کنند و نه از مقدار روزى بکاهند و فاضلتر از همه اینها سخن عدالت است که پیش روى حاکمى ستمکار گویند . [نهج البلاغه]
 
سه شنبه 87 اسفند 20 , ساعت 6:0 عصر
امام علی (ع) : نسبت به بازماندگان دیگران خوش رفتاری کنید تا نسبت به بازماندگان شما همین گونه رفتار کنند .
264 - وقال [ع ] : احسنوا فی عقب غیرکم تحفظوا فی عقبکم
نهج البلاغه

پنج شنبه 87 اسفند 15 , ساعت 6:0 عصر
امام علی (ع) : هنگامی که خبر حمله یاران معاویه بر انبار و غارت کردن آنجا را شنید شخصا پیاده به طرف نخیله منزل گاهی در نزدیکی کوفه حرکت کرد مردم خود را به او رساندند و عرض کردند ای امیرمؤمنان ما به جای تو از عهده آنان برخواهیم آمد امام فرمود : شما از عهده مشکلات خودتان برنمی آئید چگونه مشکل دیگران را از من دفع می کنید ؟ اگر رعایای پیشین از ستم فرمانروایان خود شکایت داشتند من امروز از ستم رعیتم شکایت دارم گویا من پیروم و آنها زمامدار من فرمانبر و محکومم و آنها فرمانده و حاکم . هنگامی که این گفته را امام درضمن یک سخن طولانیکه قسمت برگزیده ای از آن درضمن خطبه ها گذشت فرمود دو نفر از اصحابش جلو آمدند . یکی از آنها عرض کرد من جز اختیار خود و برادرم را ندارم امر فرما تا اطاعت کنیم امام فرمود : شما دو نفر در برابر آنچه من می خواهم [ که بسیج یک سپاه است ] چه کاری می توانید انجام دهید
261 - و قال [ع ] : لما بلغه اغاره اصحاب معاویه علی الانبار ، فخرج بنفسه ماشیا حتی اتی النخیله فادرکه الناس ، و قالوا : یا امیرالمومنین نحن نکفیکهم ، فقال : ما تکفوننی انفسکم ، فکیف تکفوننی غیرکم ? ان کانت الرعایا قبلی لتشکو حیف رعاتها ، و اننی الیوم لاشکو حیف رعیتی ، کاننی المقود و هم القاده ، او الموزوع و هم الوزعه فلما قال [ع ] هذا القول ، فی کلام طویل قد ذکرنا مختاره فی جمله الخطب تقدم الیه رجلان من اصحابه فقال احدهما : انی لا املک نفسی و اخی ، فمر بامرک یا امیر المؤمنین ننقد له ، فقال [ع ] : و این تقعان مما ارید ?
نهج البلاغه

<   <<   11   12   13   14   15   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ