[ و گفته‏اند که در روزگار خلافت عمر بن خطاب از زیور کعبه و فراوانى آن نزد وى سخن رفت ، گروهى گفتند اگر آن را به فروش رسانى و به بهایش سپاه مسلمانان را آماده گردانى ثوابش بیشتر است . کعبه را چه نیاز به زیور است ؟ عمر قصد چنین کار کرد و از امیر المؤمنین پرسید ، فرمود : ] [ قرآن بر پیامبر ( ص ) نازل گردید و مالها چهار قسم بود : مالهاى مسلمانان که آن را به سهم هر یک میان میراث بران قسمت نمود . و غنیمت جنگى که آن را بر مستحقانش توزیع فرمود . و خمس که آن را در جایى که باید نهاد . و صدقات که خدا آن را در مصرفهاى معین قرار داد . در آن روز کعبه زیور داشت و خدا آن را بدان حال که بود گذاشت . آن را از روى فراموشى رها ننمود و جایش بر خدا پوشیده نبود . تو نیز آن را در جایى بنه که خدا و پیامبر او مقرر فرمود . [ عمر گفت اگر تو نبودى رسوا مى‏شدیم و زیور را به حال خود گذارد . ] [نهج البلاغه]
 
سه شنبه 88 اردیبهشت 15 , ساعت 1:50 عصر
امام موسی کاظم(ع) : برای هر چیزی دلیلی باید ، و دلیل خردمند تفکر است ، و دلیل تفکر خاموشی .
لکل شی ء دلیل ، و دلیل العاقل التفکر ، و دلیل التفکر الصمت
تحف العقول ، ص 406

سه شنبه 88 اردیبهشت 15 , ساعت 1:50 عصر
امام موسی کاظم(ع) : مشورت با خردمند خیرخواه ، یمن و برکت و رشد و توفیق از جانب خداست ، چون خردمند خیرخواه به تو نظری داد ، مبادا مخالفت کنی که مخالفتش هلاکت بار است .
مشاوره العاقل الناصح یمن و برکه و رشد و توفیق من الله ، فاذا اشار علیک العاقل الناصح فایاک و الخلاف ، فان فی ذلک العطب

<   <<   11   12   13   14   15   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ